اتصل
هاتف
+0086-371-86162511
عنوان
تشنغتشو ، الصين
د از پاره پاره کننده
![](/pic/tonya/27.jpg)
کلسیت پاره پاره کننده
Contribute to ziyouzhiyz/ar development by creating an account on .جستوجوی «پاره کننده» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.جستوجوی پاره کننده واژهیاب
احصل على السعر![](/pic/tonya/31.jpg)
پاره کردن in English Persian-English Dictionary Glosbe
Check 'پاره کردن' translations into English. Look through examples of پاره کردن translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. ☰ Glosbeدر کلمات مرکبه ای چون : آتش پاره ، شکرپاره ، کوه پاره ، ماه پاره ،جگرپاره ، کُه پاره ، مه پاره ، بمعنی پاره ای از آتش پاره ای از جگر و جز آن باشد و در سی پاره و شصت پاره بمعنی سی بخش یا شصت بخش قرآنمعنی پاره لغتنامه دهخدا
احصل على السعر![](/pic/tonya/180.jpg)
ترجمه "پاره پاره کردن" به انگلیسی Glosbe
verb noun farsilookup lacerate adjective verb farsilookup ترجمه های کمتر mammock ribbon tearoff unrip worry ترجمههای ایجاد شده الگوریتمی را نشان دهید ترجمه خودکار " پاره پاره کردن " به انگلیسی Glosbe Translate Google Translate عباراتی شبیه به "پاره پاره کردن" با ترجمه به انگلیسی (حریصانه) پاره کردن raven پاره پوره کردن یا شدن tatterجهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید رویداد ها امتیازات × رویداد ها امتیازات برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخشمعنی پاره دهنده فرهنگ فارسی هوشیار
احصل على السعر![](/pic/tonya/165.jpg)
پاره پاره کننده کاغذ سنگین
پاره پاره کننده کاغذ سنگین فشرده پاره پاره کننده و فیدر پیچ پاره پاره کننده کاغذ هفتم تثليثجواز حذف در پاره جملهها نیز از سوی مشخصۀ حذف صادر میشود که در هستۀ کانون قرار دارد. همان طور که (3 د) به عنوان همتای غیرمحذوف پارهجمله نشان میدهد، حالت گروه حرف تعریف متناظر درپارهجملهها در زبان فارسی
احصل على السعر![](/pic/tonya/148.jpg)
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف پاره کردن. معنی انگلیسی. bust, cleave, cut, lacerate, pull, rend, rupture, sever, slash, split, sunder, tear, to fear, to rend, to wear.ترجمه "پاره" به انگلیسی. part, piece, bit بهترین ترجمه های "پاره" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: و من پاره ای از رؤیای تو هستم، پارهای از همان چیزی که افسانه ی شخصیات مینامی. ↔ And I am a part of your dream, a part ofپاره در انگلیسی ، ترجمه ، فرهنگ لغت فارسی Glosbe
احصل على السعر![](/pic/tonya/27.jpg)
کلسیت پاره پاره کننده
Contribute to ziyouzhiyz/ar development by creating an account on .جستوجوی «پاره کننده» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.جستوجوی پاره کننده واژهیاب
احصل على السعر![](/pic/tonya/31.jpg)
پاره کردن in English Persian-English Dictionary Glosbe
Check 'پاره کردن' translations into English. Look through examples of پاره کردن translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. ☰ Glosbeدر کلمات مرکبه ای چون : آتش پاره ، شکرپاره ، کوه پاره ، ماه پاره ،جگرپاره ، کُه پاره ، مه پاره ، بمعنی پاره ای از آتش پاره ای از جگر و جز آن باشد و در سی پاره و شصت پاره بمعنی سی بخش یا شصت بخش قرآنمعنی پاره لغتنامه دهخدا
احصل على السعر![](/pic/tonya/180.jpg)
ترجمه "پاره پاره کردن" به انگلیسی Glosbe
verb noun farsilookup lacerate adjective verb farsilookup ترجمه های کمتر mammock ribbon tearoff unrip worry ترجمههای ایجاد شده الگوریتمی را نشان دهید ترجمه خودکار " پاره پاره کردن " به انگلیسی Glosbe Translate Google Translate عباراتی شبیه به "پاره پاره کردن" با ترجمه به انگلیسی (حریصانه) پاره کردن raven پاره پوره کردن یا شدن tatterجهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید رویداد ها امتیازات × رویداد ها امتیازات برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخشمعنی پاره دهنده فرهنگ فارسی هوشیار
احصل على السعر![](/pic/tonya/165.jpg)
پاره پاره کننده کاغذ سنگین
پاره پاره کننده کاغذ سنگین فشرده پاره پاره کننده و فیدر پیچ پاره پاره کننده کاغذ هفتم تثليثجواز حذف در پاره جملهها نیز از سوی مشخصۀ حذف صادر میشود که در هستۀ کانون قرار دارد. همان طور که (3 د) به عنوان همتای غیرمحذوف پارهجمله نشان میدهد، حالت گروه حرف تعریف متناظر درپارهجملهها در زبان فارسی
احصل على السعر![](/pic/tonya/148.jpg)
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف پاره کردن. معنی انگلیسی. bust, cleave, cut, lacerate, pull, rend, rupture, sever, slash, split, sunder, tear, to fear, to rend, to wear.ترجمه "پاره" به انگلیسی. part, piece, bit بهترین ترجمه های "پاره" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: و من پاره ای از رؤیای تو هستم، پارهای از همان چیزی که افسانه ی شخصیات مینامی. ↔ And I am a part of your dream, a part ofپاره در انگلیسی ، ترجمه ، فرهنگ لغت فارسی Glosbe
احصل على السعر![](/pic/tonya/27.jpg)
کلسیت پاره پاره کننده
Contribute to ziyouzhiyz/ar development by creating an account on .جستوجوی «پاره کننده» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.جستوجوی پاره کننده واژهیاب
احصل على السعر![](/pic/tonya/31.jpg)
پاره کردن in English Persian-English Dictionary Glosbe
Check 'پاره کردن' translations into English. Look through examples of پاره کردن translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. ☰ Glosbeدر کلمات مرکبه ای چون : آتش پاره ، شکرپاره ، کوه پاره ، ماه پاره ،جگرپاره ، کُه پاره ، مه پاره ، بمعنی پاره ای از آتش پاره ای از جگر و جز آن باشد و در سی پاره و شصت پاره بمعنی سی بخش یا شصت بخش قرآنمعنی پاره لغتنامه دهخدا
احصل على السعر![](/pic/tonya/180.jpg)
ترجمه "پاره پاره کردن" به انگلیسی Glosbe
verb noun farsilookup lacerate adjective verb farsilookup ترجمه های کمتر mammock ribbon tearoff unrip worry ترجمههای ایجاد شده الگوریتمی را نشان دهید ترجمه خودکار " پاره پاره کردن " به انگلیسی Glosbe Translate Google Translate عباراتی شبیه به "پاره پاره کردن" با ترجمه به انگلیسی (حریصانه) پاره کردن raven پاره پوره کردن یا شدن tatterجهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید رویداد ها امتیازات × رویداد ها امتیازات برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخشمعنی پاره دهنده فرهنگ فارسی هوشیار
احصل على السعر![](/pic/tonya/165.jpg)
پاره پاره کننده کاغذ سنگین
پاره پاره کننده کاغذ سنگین فشرده پاره پاره کننده و فیدر پیچ پاره پاره کننده کاغذ هفتم تثليثجواز حذف در پاره جملهها نیز از سوی مشخصۀ حذف صادر میشود که در هستۀ کانون قرار دارد. همان طور که (3 د) به عنوان همتای غیرمحذوف پارهجمله نشان میدهد، حالت گروه حرف تعریف متناظر درپارهجملهها در زبان فارسی
احصل على السعر![](/pic/tonya/148.jpg)
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس
پاره کردن معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف پاره کردن. معنی انگلیسی. bust, cleave, cut, lacerate, pull, rend, rupture, sever, slash, split, sunder, tear, to fear, to rend, to wear.ترجمه "پاره" به انگلیسی. part, piece, bit بهترین ترجمه های "پاره" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: و من پاره ای از رؤیای تو هستم، پارهای از همان چیزی که افسانه ی شخصیات مینامی. ↔ And I am a part of your dream, a part ofپاره در انگلیسی ، ترجمه ، فرهنگ لغت فارسی Glosbe
احصل على السعر- القياسي HP500 مخروط محطم
- درباره فک ماشین خرد کن اصل کار
- mortar mill in mineral processing equipment
- معدات مناجم الحديد
- كربونات الكالسيوم مطحنة عمودية
- صخور كسارة كبيرة للبيع
- list of stonecrushers in vijayawada
- الابتدائي كسارة الحجر المستخدمة في الهند
- أنظمة كسارة الحجر الجيري
- هردروك معدات تعدين الذهب للشراء في غانا
- MINING crushing machine agent in russia
- كسارة للبيع هيوستن
- آلة تكسير الفحم أستراليا
- أجزاء كسارة الفحم الصورة
- the the biggest coal mining company in indonesia